نتایج جستجو برای عبارت :

مرا ببخش، افتاب

متن آهنگ مرا ببخش ترکاش
 
 (مرا ببخش مرا ببخش اسیر تقدیرم مرا ببخش مرا ببخش که بی تو میمیرم)2
سکوت بیقرار من غرور و گریه های تو  و اشک های ساده ای که میچکد برای تو
(زمان بده به زیر سایه دلت کمی مرا امان بده)2
مرا ببخش مرا ببخش اسیر تقدیرم مرا ببخش مرا ببخش که بی تو میمیرم
هوای رفتن تو را نمی شود نفس نکشید چگونه سرنوشت ما به دورمون قفس کشید
حضور تو سراب شد وجود من شراب شد هوای دل خراب شد (نرو ز خاطرات من)2
مرا ببخش مرا ببخش اسیر تقدیرم مرا ببخش مرا ببخ
مرا ببخش... که بیزارم از خانه‌ای که تو در آن نیستی!از پنجره‌هایی که بسته اندو تو در آن پیدا نیستی!و دلخوش نمی‌کند مراعطر هیچ یاسی
 مرا ببخش...که هزار تکه‌ام،و هیچ اتفاقی بیدار نمی‌کندنیمه‌ی در خود فرو رفته‌ام را و هیچ دکتری با قرص‌های لعنتی اش،کاری از دستشان بر نمی‌آید...
 مرا ببخش...که با موسیقی لبخندتنمی‌رقصمو تنهاتکیه می‌دهم،به درخت خیالاتم و فکر می‌کنم به تمام روزهایی که «فانوس» سهم ما از روشنی بود...
 #سعید_فلاحی (زانا کوردستانی
یاحق...
خداوندا!
ما را ببخش که در بزنگاه های این روزگار، درست بر سر دوراهی ها، راه را گم می کنیم و نمی دانیم مسیر درست کدام طرفی است!
ببخش که به اندازه کافی بصیر نیستیم که بدانیم چه کاری بهتر است!
ببخش که آن قدر به کارها و اعتقاداتمان، باور نداریم که تمام قد بایستیم و از آن ها دفاع کنیم!
ببخش که روزی هزاربار به خودمان و بودنمان، شک می کنیم!
ببخش که...
اوه، بر من ببخش لب های کثیفم را، کلمات تلخ و زشتم را، خاطراتِ سیاهم را. بر من ببخش ک نبودم آدمِ توی خیال پردازی های ـت، اگر دهانم بو می داد، نگاهم اذیتت می کرد و کوه متحرکِ معذب بودم. بر من ببخش موهای خلوت شده ام را، لباس کهنه شده، چشم های غبار نشسته ام را. ببخش ک تجسمِ صحنه ی زیبای توی خاطرت نبوده ام، صدایم طنینِ دیالوگِ شاهکاری را نداشت و اگر کلمات اشتباهی را انتخاب می کردم. ببخش، ک توی دنیای نفرت انگیزت، آن جزیره نجاتی بودم ک نا امیدت کرد. ک آن
اوه، بر من ببخش لب های کثیفم را، کلمات تلخ و زشتم را، خاطراتِ سیاهم را. بر من ببخش ک نبودم آدمِ توی خیال پردازی های ـت، اگر دهانم بو می داد، نگاهم اذیتت می کرد و کوه متحرکِ معذب بودم. بر من ببخش موهای خلوت شده ام را، لباس کهنه شده، چشم های غبار نشسته ام را. ببخش ک تجسمِ صحنه ی زیبای توی خاطرت نبوده ام، صدایم طنینِ دیالوگِ شاهکاری را نداشته است و اگر کلمات اشتباهی را انتخاب می کرده ام. ببخش، ک توی دنیای نفرت انگیزت، آن جزیره نجاتی بودم ک نا امیدت
جا داره پستم رو با منت خدای را عزوجل شروع کنم
الان نشستم تو ایستگاه اتوبوس و زل زدم به غروب افتاب رو به روم و اهنگ دل دیوانه فرزاد میلانی داره تو گوشم پلی میشه ( از سری لحظات نابی که کم پیش میاد ) و از عمق وجودم لذت میبرم.
+ نمیتونم چیزی تایپ کنم نمیدونم چرا اینجوری شدم 
ترجیح میدم همه این حال خوبم رو تو دلم جمع کنم و فعلا از غروب افتاب و اهنگای پلی لیستم لذت ببرم :)
بهانه میتراشی و مرا عذاب میدهی / به روح بی قرار من تو اضطراب میدهیدلم پر از گلایه ها تنم اسیر درد و خون / ولی تو قهر با دلم برای لحظه ای مکن . . .
 
 
 
بوسه ام را می گذارم پشت در
قهرکردی , قهرکردم , سر به سر
تو بیا , در را تماما باز کن
هر چه میخواهی برایم ناز کن
من غرورم را شکستم , داشتی ؟
 آمدم , حالا تو با من آشتی ؟
 
 
اگه راهم این روزا از تو یکم دوره ببخش / توی زندگی آدم یه وقتا مجبوره ببخش . . .
 
 
معذرت می خوام عزیزم...
زیادی روی کردم اول صبحی ناراحتت کرد
به تازگی آهنگ جدید سیاوش قمیشی به نام ببخش منتشر شده است که شما در ادامه می توانید این آهنگ را با کیفیت 128 و 320 دانلود کنید.
 
دانلود آهنگ سیاوش قمیشی - ببخش با کیفیت 320
دانلود آهنگ سیاوش قمیشی - ببخش با کیفیت 128
 
منو ببخش که حرمت اون همه خاطره شکستمنو ببخش که قایق یه زندگی به گل نشستمنو ببخش که بودی و این همه سال ندیدمتتنهایی گریه کردی و حتی یه بار نشنیدمتزیبا ترین خاطره پاییز پشت پنجرهخواستم بدونی این روزا حال من از تو بترهصداقت ترانمه بغضی که
این روزها همش حرف کرونا است، همه میترسن، همه وحشت دارن. همه از مرگ میترسن من از جهان بدون تو.
اگه مُردم، منو ببخش که تو رو تنها گذاشتم. منو ببخش که تو رو به باد سپردم. میخوام اینو بدونی، حتی در این لحظه هم دلم پر میزنه واسه اینکه یه بار دیگه ببینمت...
۱:این روزا مدام از خودم میپرسم:تو باهام میمونی نه؟ خودم مدام میگه که اره عزیزم. تا تهش.
 
۲:از مسافرت خسته شدم. استرس گرفتم که مبادا از انتخاب رشته جا بمانم. مشاور لعنتی ام جواب نمیدهد. دیشب بد خوابیدم. به روانشناسم خبر ندادم که جلسه جمعه را نمیروم. من ترسیده ام. دیشب خواب دیدم موهایم را کوتاه کرده ام اما خودم نمیدانم کی! هی از این و ان سراغ میگیرم که من بااااز کی رفته ام مو کوتاه کرده ام؟ 
 
۳:تازه امروز که ما برمیگردیم تهران، شمال افتاب شده.
خدایا به خاطر اینکه قدر حسین رو ندونستم و اون قدر راحت و الکی از دستش دادم منو ببخش 
بخاطر حماقتهام در رفتارم باهاش منو ببخش
هرچی فکر می کنم خیلی خر بودم و بودم و بودم و 
هستم 
حسین که از دست رفت خدا 
و فقط ته دل من می دونه که چقدر جاش خالیه و چقدر غصه ی نبودشو می خورم 
شاید برادراش مادرش و یا پدرش از چهره ی من چیزی نبینن و شاید حتی شادی و خنده ببینن 
اما فقط دلم و تو می دونین جاش چقدر خالیه 
می دونم که دیگه عروسم نمی کنی چون باز شدن پیشونی به مشکل
سلام
 
خیلی وقته نیومدم  اینجا وقتی که از همه جا خسته شدم  اتفاقات خوب اومد مهمون آقا شدم کلی باهم حرف زدیم
اگه نداشتمت چیکار میکردم  فدای آن همه مهربانی ات رفیق دوران کودکی ام تا به حال .
 
این روز ها دلم کربلاست احوالم مال خودم نیست فقط  بوی حرم  احوالم را خوش میکنه ارباب ببخش به سه ساله شبه مادرم ببخش 
ببخش اگه مثه قدیم نوکری نمیکنم ببخش اگه لاف گدایی میزنم      حسین جان فدات بشم 
 
حسین منو یادت میاد همون گدای خونتم     حسین دیوونه همون ن
 از روزهای رفته و نیامده چه می‌خواهی؟ 
فقط می‌خواهم خوش‌حال باشم و بدانی یا نه، خوش‌حالی من بسته‌ست به نگاه تو. می‌خواهم بدانی، در هر لحظه‌ای که گذشته تمام جان و توانم را گذاشته‌ام که تو از آن‌چه می‌کنم راضی باشی. باور کن که هرلحظه از زندگی‌ام تا به حالا بهترینی بوده‌ام که در توان داشته‌ام. باور کن که هیچ‌وقت تو را فراموش نکرده‌ام. زندگی کرده‌ام که تو در لحظه‌هایم جاری باشی. مرا ببخش که کافی نبوده‌ام. مرا ببخش که خوب نبوده‌ام. مرا
خلاصه ی داستان: از خانه کلاه فرنگی تا کوچه هشت پله چهار باغ فاصله بود.این کوچه درست روبروی میدان روستا و آغازش از نبش دکان خواربار فروشی مش نقی شروع میشد و تا کمرکش ادامه پیدا می کرد.اولین خانه کاه گلی با سر در فرو ریخته متعلق به او و خانواده هشت نفره اش بود.در روستا شایعه بود که مش نقی با به دنیا آمدن هر فرزندی پله ای سیمانی کار گذاشته و به این وسیله از شیب تند کوچه کم کرده و رفت و آمد ساکنان را آسان نموده.همسایگان آرزو می کردند که…
لینک دانلود
شب عبور شما راشهاب لازم نیستکه باحضور شما افتاب لازم نیست
دراین چمن که زگلهای برگزیده پراستبرای چیدن گل،انتخاب لازم نیست
خیال دار تورا خصم ازچه می بافد؟گلوی شوق که باشد طناب لازم نیست
بس که گریه نکردم غرور بغض شکستبرای غسل دل مرده اب لازم نیست
کجاست جای تو؟از افتاب می پرسمسوال روشن مارا جواب لازم نیست
پشت پنجره برخیز تابه کوچه رویمبرای دیدن تصویر،قاب لازم نیست
#قیصر_امین_پور
تو اوج گرما
یه ساعت دو دو تا چارتا میکنم که با مترو برم یا اتوبوس
و مترو رو انتخاب میکنم به خاطر کولرش
به این فک میکنم که باید دور دنیا بچرخم تا برسم خونه
و تهش میگم به درک! بهتر از گرمای اتوبوس و معطلیشه...
بعد همینطور که با مهدیس داریم سینه کش افتاب میریم سمت بیارتی و ایستگاه مترو 
یه دفعه اتوبوس بهشتی صادقیه ( تک اتوبوس زرد کولر دار این خط ) از جلوم رد میشه و میپرم بالا ! 
میرم ته اتوبوس میشینم و پرده رو میکشم و از نور افتاب و سرمای کولر لذت میبر
اونشب که داشتم داد بیداد میکردم که بشینیم ببینیم چی پیش میاد  و کوفت و زمان بدیم و مرگ و یهو بعد تموم جیغ جیغام گفتی ببخش. یهو عقب کشیدم. یهو پا پاهام شل شد. که من این همه داد بیداد کردم با تصور اینکه اونور تو حالت خیلی بد نیست، و غیر اون غد شدی. فکر نمیکردم حالت خیلی بده. همینکه گفتی ببخش گفتم چی میگی دیوونه؟ گفتی تقصیر قبول کردم و پاهام شل شد که این بچه حالش بده. چیکار کردم باهاش؟ همون لحظه که بعد تموم داد بیدادام گفتی ببخش، دلم خواست تا همیشه د
سلام 
خواستم برات نامه بنویسم 
ولی برخلاف نامه هایی که قبلا برات فرستادم اینبار قضیه فرق داره 
اومدم ازت عذرخواهی کنم و خواهش کنم من رو ببخشی ...ببخش که به حرف هات گوش نکردم و راه خودمو رفتم ... ببخش که بهت توجه نکردم ... ببخش که ناشکری ها کردم ...ببخش که نعمت هامو ندیدم ...ببخش و باور کن ما جز تو کسی رو نداریم 
شاید فکر کنی آدمهای زیادی دور و بر منن ولی نیستن ... من بهت احتیاج دارم 
اومدم شکر کنم نعمت هایی که دادی رو ... بخاطر هر چیزی که هست تو زندگیم و
شب جای دلتنگیهای ساده ولی زیاد من را ندارد نمیدانم یا دلتنگیهایم مثل من بزرگ شده یا شب گنجایش ندارط سخته اینجور زندگی کردن خدایا مرا به دعاهای کمیل پنح شنبه های مسجد دانشگاه ببخش یااصلابه خاطر روضه های جان سوز آذری ببخش یا اصلا به خاطر این جمله اگر خسته جانی بگو "یا حسین"....دلتنگم برای این زندگی ساده 
 
پ ن:اینو چن وقت پیش نوشته بودم شاید اون موقع دلم بارانی بوده
شب جای دلتنگیهای ساده ولی زیاد من را ندارد نمیدانم یا دلتنگیهایم مثل من بزرگ شده یا شب گنجایش ندارد سخته اینجور زندگی کردن خدایا مرا به دعاهای کمیل پنج شنبه های مسجد دانشگاه ببخش یااصلابه خاطر روضه های جان سوز آذری ببخش یا اصلا به خاطر این جمله اگر خسته جانی بگو "یا حسین"....دلتنگم برای این زندگی ساده 
 
پ ن:اینو چن وقت پیش نوشته بودم شاید اون موقع دلم بارانی بوده
Artist: Momoland | Music Name: Hug me | Genre: Pop | Released: 2018 | Album: Tempted OST | Momoland – Hug me (Music Video)

هنرمند: مومولند | نام موزیک: مرا ببخش | سبک: پاپ | تاریخ انتشار: 2018 | ملیت: کره جنوبی
دانلود موزیک ویدیو کره ای گروه (مومولند) Momoland با نام (مرا ببخش) Hug me
ادامه مطلب
دانلود آهنگ مهدی k4 و احمد سلو به نام منو ببخش
Download Music From Mehdi K4 & Ahmad Solo - Mano Bebakhsh

دانلود آهنگ مهدی k4 و احمد سلو به نام منو ببخش
دانلود آهنگ مهدی k4 و احمد سلو به نام منو ببخش با کیفیت 128
برای دانلود به ادامه مطلب مراجعه کنید...
ادامه مطلب
جزیره که هستیم ( خدمت الافی اجباری سربازی رو میگم) روزایی که به هر دلیل بچه ها افتاب سوخته میشن از الوئه ورا هایی که جلوی سنگر کاشتیم استفاده می کنند برای از بین بردن سوختگی افتاب و نرم کردن پوست صورتشون.
الان که در مورد الوئه ورا جست و جویی کردم، دیدم که دنیای زیبایی و زیبا بودن چه غوغایی میکنه. من بیشتر تو دنیای اندیشه ها سیر و سفر کردم و کشف دنیای زیبایی و مسافران و مخاطبان این دنیا برام خیلی جالب و جذاب بود، خیــــــــــــــــــــــــــــ
 
امروز پشت دستمو داغ میکنم که هیچ بسته پستی رو غیر پست مرکزی به هیچ جا نفرستم !!
به هیچ جایی غیر از پست !!
نمیدونستم تیپاکس های مناطق دیگه بد مسیرن ! بخدا نمیدونستم 
نمیدونستم دوستام رو اینجوری به جای اینکه خوشحال کنم ناراحت میکنم
الان بغضم بعد از یکربع ترکید ':(((
خدایا منو ببخش !!
خدایا توبه میکنم بخدا توبه میکنم !!
خدایا من نمیدونستم باعث ناراحتی دوستام میشم':(((
خدایا غلط کردم اصلا ! غلط به معنای واقعی کلمه!
خدایا منو ببخش ':(((
خدایا به خداوندیت ق
دیدم چقدر ازم متنفری،
تنفر نه از روی اینکه دیگه نخوای منو ببینی،
تنفر واسه اینکه چرا بهت دروغ گفتم،
منو ببخش؛ منو ببخش اگه بهت دروغ گفتم، یقینا من لیاقت دوست داشتن تو رو ندارم و خودمم بهتر از هرکس دیگه ای میدونم.
با احساس شرمندگی از خواب بیدار شدم؛تو اینو نمیدونی ولی یقینا اگر روزی بفهمی من دیگه هرگز حتی نمیتونم اسمتو به زبون بیارم.
باید محو بشم از زمینی که قراره یک عمر شرمنده ی تو باشم.
منو ببخش ولی قول میدم دروغم به واقعیت تبدیل شه.
بهت قول م
خدایا فکر کنم عید دوسال پیش بود ،توبه کردم که دیگه این کار رو نکنم ، با ائمه عهد بستم، خصوصا حضرت زهرا و امام حسن...
خب امشب دوباره مرتکب شدم ،ببخش خدا ،واقعا یه لحظه اصلا ،هیچ ،هیچ، هیچ نفهمیدم چی شد، به قرآن که پشیمونم...
خیلی عوضیه که با اینکه توبه کرده بودم میرفتم میدیدم ...! این‌چشمهای لعنتی ناپاک من!
خدایا امسال ۹۸ یه سال جذابه برام ،اینم میزارم روش ...قول قول قول !
به برکت حنانه ی حسین،یا حضرت رقیه کمکم کن...میدونم که خیلی کریمی، کمک کن...
به و
تو از چی دلخوری پَرو نمیشه ریخت توو بالشای آجری ●♪♪ ♥‿♥ ♪دلت گرفته و تفنگ سَرپُری از چی دلخوری ●♪♪ ♥‿♥ ♪نه گریه داری و نه میشه خنده رو کشید به صورتت !!!♪ ♥‿♥ ♪گذشته هات هنوز نمیره توو کَتت بغضِ عادتت ♫♪ ♥‿♥ ♪الله من سفید دنیام سیاه الله دل نمیشه سر به راه !!!♪ ♥‿♥ ♪الله تنها توو انبار کاه هی میگشتم دنبال نخ سوزنای اشتباه ●♪♪ ♥‿♥ ♪الله جونم آلودست ببخش دائم بهم زدن رو دست ببخش ♫♪ ♥‿♥ ♪الله من اصن آدم بده لااقل تو مثل آدم مُر
تو از چی دلخوری پَرو نمیشه ریخت توو بالشای آجری ●♪♪ ♥‿♥ ♪دلت گرفته و تفنگ سَرپُری از چی دلخوری ●♪♪ ♥‿♥ ♪نه گریه داری و نه میشه خنده رو کشید به صورتت !!!♪ ♥‿♥ ♪گذشته هات هنوز نمیره توو کَتت بغضِ عادتت ♫♪ ♥‿♥ ♪الله من سفید دنیام سیاه الله دل نمیشه سر به راه !!!♪ ♥‿♥ ♪الله تنها توو انبار کاه هی میگشتم دنبال نخ سوزنای اشتباه ●♪♪ ♥‿♥ ♪الله جونم آلودست ببخش دائم بهم زدن رو دست ببخش ♫♪ ♥‿♥ ♪الله من اصن آدم بده لااقل تو مثل آدم مُر
تو از چی دلخوری پَرو نمیشه ریخت توو بالشای آجری ●♪♪ ♥‿♥ ♪دلت گرفته و تفنگ سَرپُری از چی دلخوری ●♪♪ ♥‿♥ ♪نه گریه داری و نه میشه خنده رو کشید به صورتت !!!♪ ♥‿♥ ♪گذشته هات هنوز نمیره توو کَتت بغضِ عادتت ♫♪ ♥‿♥ ♪الله من سفید دنیام سیاه الله دل نمیشه سر به راه !!!♪ ♥‿♥ ♪الله تنها توو انبار کاه هی میگشتم دنبال نخ سوزنای اشتباه ●♪♪ ♥‿♥ ♪الله جونم آلودست ببخش دائم بهم زدن رو دست ببخش ♫♪ ♥‿♥ ♪الله من اصن آدم بده لااقل تو مثل آدم مُر
تو از چی دلخوری پَرو نمیشه ریخت توو بالشای آجری ●♪♪ ♥‿♥ ♪دلت گرفته و تفنگ سَرپُری از چی دلخوری ●♪♪ ♥‿♥ ♪نه گریه داری و نه میشه خنده رو کشید به صورتت !!!♪ ♥‿♥ ♪گذشته هات هنوز نمیره توو کَتت بغضِ عادتت ♫♪ ♥‿♥ ♪الله من سفید دنیام سیاه الله دل نمیشه سر به راه !!!♪ ♥‿♥ ♪الله تنها توو انبار کاه هی میگشتم دنبال نخ سوزنای اشتباه ●♪♪ ♥‿♥ ♪الله جونم آلودست ببخش دائم بهم زدن رو دست ببخش ♫♪ ♥‿♥ ♪الله من اصن آدم بده لااقل تو مثل آدم مُر
تو از چی دلخوری پَرو نمیشه ریخت توو بالشای آجری ●♪♪ ♥‿♥ ♪دلت گرفته و تفنگ سَرپُری از چی دلخوری ●♪♪ ♥‿♥ ♪نه گریه داری و نه میشه خنده رو کشید به صورتت !!!♪ ♥‿♥ ♪گذشته هات هنوز نمیره توو کَتت بغضِ عادتت ♫♪ ♥‿♥ ♪الله من سفید دنیام سیاه الله دل نمیشه سر به راه !!!♪ ♥‿♥ ♪الله تنها توو انبار کاه هی میگشتم دنبال نخ سوزنای اشتباه ●♪♪ ♥‿♥ ♪الله جونم آلودست ببخش دائم بهم زدن رو دست ببخش ♫♪ ♥‿♥ ♪الله من اصن آدم بده لااقل تو مثل آدم مُر
تو از چی دلخوری پَرو نمیشه ریخت توو بالشای آجری ●♪♪ ♥‿♥ ♪دلت گرفته و تفنگ سَرپُری از چی دلخوری ●♪♪ ♥‿♥ ♪نه گریه داری و نه میشه خنده رو کشید به صورتت !!!♪ ♥‿♥ ♪گذشته هات هنوز نمیره توو کَتت بغضِ عادتت ♫♪ ♥‿♥ ♪الله من سفید دنیام سیاه الله دل نمیشه سر به راه !!!♪ ♥‿♥ ♪الله تنها توو انبار کاه هی میگشتم دنبال نخ سوزنای اشتباه ●♪♪ ♥‿♥ ♪الله جونم آلودست ببخش دائم بهم زدن رو دست ببخش ♫♪ ♥‿♥ ♪الله من اصن آدم بده لااقل تو مثل آدم مُر
خدایا عزیزِ جونمو سرد کن 
من تحمل ندارم
بهم گفت هی سرمو میکنی زیر آب تا دارم خفه میشم میاری بیرون. آره منِ عوضی همینم. 
باید میذاشتم بره دنبال زندگیش .
 
بدبخت شده بودم بیچاره شده بودم در به در شده بودم ؟
حداقل اون موقع میگفتم نمیخواد خودش خواسته شاید بی من راحتتره حالا چی 
دوباره دارم براش میمیرم برمیگردیم به عقبی که ازش فرار کردیم . که ترس داشت که بدبختی داشت .
برش گردوندی که چی . بچه داشت میکَند و میرفت . برش گردوندی که چی
بمیر عشقته . 
احسانِ
ما توی این دنیا داریم یه قول دو قول بازی می کنیم 
وقتی به پایان زندگی فکر می کنم این دنیا برام بی ارزش میشه
خدایا منو ببخش گاهی اوقات بی تاب میشم. اصلن بزار همه هر چی می خوان بگن
بزار مسخرم کنن بزار منو کوچیکم کنن .این دنیا مگه چند روزه .الان نگاهای همه برای قشنگ تر شده.میدونم جز خدا برای هیچ کسی عزیز نیستم(از خودم تعریف کنم :دی)
+روزای خیلی بدی بود. خدایا منو ببخش
همین اول بگم به جان خودم من دستم جلو پیشونیم بود برای فرار از تیغ افتاب. اصلا راستش اول دو نفر رو دیدم از پیچ خیابون به دو پیچیدند بعد که دقت کردم دیدم که دو نبود و مشغول هول دادن ماشین بودن. ببین اصلا در تمام عمرم سابقه نداشت چنین جمله ای بگم ولی نمیدونم به خاطر تاثیر خوندن متوالی توییت های خاطرات و ایضا زر زر و ناله های جماعت مدعی مخالفت با نگاه جنسیتی بود که یهو با خودم گفتم حتما راننده ش هم خانمه که چشم چرخوندم سمت شیشه جلو و یه مرد سیبیلو رو
عبدالکریم بن عتبه  گویداز حضرت صادق ع شنیدم که میفرمود هرکه پش از زدن افتاب و هن پیش غروب افتاب ده بار لااله الا الله وحدهلا شریک له   له الملک وله الحمد  یحی  ویمیت و بمیت و یحیی وهو حی لا یموت بیده الخیر و هو علی کل شی   قدیر  کفاره گناهان انروزش گردد   2 امام صادقع فرمود رسواخدا  ص. فرمود هرکه نماز صبح بخواند و پبش از انکه زانو ها راحرکت دهد یعنی از انحال که در وقت سلام نماز داشته تغییر نکند ده بار بگوید لا اله الا الله وحده  لا شریک له المل
گاهی کار اشتباهی می کنی و پشیمان می شوی. شاید راه جبرانی باشد برای جبران این اشتباه. اما گاهی این اشتباه را تکرار می کنید. بارها تکرار می کنی. در این صورت چطور ممکن است راهی برای جبران اشتباه وجود داشته باشد؟
دلم می خواهد به او بگویم من را ببخشید به خاطر تکرار اشتباهم. ناراحت نباشد به خاطر ناراحتی که من برای او پیش آوردم. می دانم اشتباه می کنم. می دانم آخر هر اشتباهم به بد سرانجامی می رسد نمی دانم چرا هی تکرارش می کنم. امیدوارم او انقدر بزرگوار و
این یادداشت یک دلیل طولانی دارد: اعتقاد به انفجار، به عصیان، به بدی و ناهمواری آدمیزاد، به حقانیت عطش، حقانیت شر، به حماقت و امید من*، به عشق تو، بله، به‌هرحال کلمه‌ی عشق، کلمه‌یی که از آن می‌ترسم و متنفرم، عشقی که در توست، که در من است، و بی هیچ باوری، و پر از باور، می‌توان آن را گفت، نوشت، این همان ویرانه‌یی ست، که از آبادترین آبادیِ ساختِ آدمیزاد، خواستنی‌تر و خرم‌تر است. دیگر چه بنویسم؟ دو کلمه، چند کلمه، یک نفس، یک بو، صدایی از رهای
من عاشق شدم وگرنه این بی قراریم دلیل دیگری ندارد. من عاشق شده ام وگرنه این هوس ناتمام حرف زدن با محدثه چیست؟! من عاشق شدم وگرنه این دلیل خوشحالی، این میل بوسیدن برای چیست؟! من عاشق شدم و دیگر نه می خواهم و نه می توانم باز گردم به تنهایی خویش، محدثه من، این بینوا عاشقت را در تنهایی خود جا می دهی؟! از من دور هستی و خداوند در فکر است که تو را چگونه خلق کرده است که بنده سر به راهش را اینچنین از او غافل کرده ای. باز می گویم: دوستت دارم. با اینکه نوشتنش ه
یعنی سیریسلی مگه سگ دنبالتون کرده که تو این هوای هزار درجه و افتابی که پوستمون رو شبیه مارتین لوتر کینگ کرده راه میوفتین میاین شمال؟نه سیریسلی؟ اخه اومدی اینجا چیکار کنی؟ما هودمون تو این هوا با چهار تا کولر داریم ذوب میشیم اونوقت میای زیر افتاب سوزان به قول مهران مدیری جوج میزنی؟ حالا جوج به درک! نگران سرطان پوست نیستی؟ اخه تو کدوم ادم عاقلی رو دیدی زیر افتاب سوزان رکابی بپوشه با شلوارک انگری بردز ! وا بده برادر من! خداییش گرمی هوا کم بود شم
مادر ببخش سردی دستای بچتو
مادر ببخش بچه ی تو گیج و دپرسه
روزی هزار مرتبه پارو زده ولی
این رود هیچ موقع به دریا نمی رسه
انگیزه داشتم واسه این زندگی پوچ!
انگیزه داشتم یه نفر موندگار شه
داستان زندگی من اصلاً خوشی نداشت
اما قرار نبود که تهش گریه دار شه
من واسه دلخوشی کسی دست و پا زدم
که وقت خشکی قطره‌ی بارونمو گرفت
می‌دید نیمه جونم و تیر خلاصو زد!
وقتی نداری مغزِ استخونمو گرفت
گشتم نبود، پس پی روزای خوش نگرداینجا به قدر یک سر سوزن امید نیست
من چند
معانی مختلف گنهران
معانی مختلفی درباره نام گنهران وجود دارد که به بررسی آنها می پردازیم:
گنهران دراصل نام گلی به نام گلعرانه بوده که دراطراف کوههای آن به وفور یافت میشود وتاریخچه آن طبق گورهای یافت شده درآن به دوران اشکانیان میرسد
گنهران ابتدا به نام گلهران بود به دلیل داروهای گیاهی بسیار زیادی که دران یافت میشد ومیشود وبه مرور زمان به نام امروزی انتقال یافته وسابقه تاریخی اون باتوجه به گفته استاد تاریخ ما به نام اقای محمدی به زمان اشکانی
تغییرات هورمونی در من اینطوره که 7ماه شب و روز هورمون های بدنم در حال تغییر هستن
دکترا میگن!من که سر در نمیارم و دلیل این همه بی قراری منن
من در میان جمع و دلم جای دیگر است
تو جمع نشستم ولی نمیتونم افکارم و کنترل کنم!
هربار هم داروهام عوض میشه این تغییرات بدتر میشه!
الان تمام بدنم گورگرفته و انگار حرارت میخواد از سرم بزنه بیرون!!!!
دکترا برام ارامبخش مینویسن
ارام بخش ها اثر مخرب تری دارن انگار!
آرومم میکنن بی حوصله ام ولی تو بی حوصلگی بازم خودم ن
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یاصاحب الزمان ارواحنافداه♥️
یاصاحب الزمان عادت کرده ایم به نبودنت،به شکستن دلت...!!!
عادت کرده ایم که هرروز از شیطان پیروی کنیم و از شما غافل باشیم!!!
عین بچه های کوچک نمیفهمیم که اگر میدانستیم الان شما در کنار ما بودین..!!!
نه حوصله صبح زنده داری داریم و نه حوصله درد و دل باشما!!!
یادمان رفته کی هستیم،ازکجاآمده ایم،درکجاییم و به کجا میرویم...
یادمون رفته شما کی هستین!!!
یادمون رفته داریم چیکارمیکنیم،بندگب شیطا
حراج
مادر ببخش سردی دستای بچتو
مادر ببخش بچه ی تو گیج و دپرسه
روزی هزار مرتبه پارو زده ولی
این رود هیچ موقع به دریا نمی رسه
انگیزه داشتم واسه این زندگی پوچ!
انگیزه داشتم یه نفر موندگار شه
داستان زندگی من اصلاً خوشی نداشت
اما قرار نبود که تهش گریه دار شه
من واسه دلخوشی کسی دست و پا زدم
که وقت خشکی قطره‌ی بارونمو گرفت
می‌دید نیمه جونم و تیر خلاصو زد!
وقتی نداری مغزِ استخونمو گرفت
گشتم نبود، پس پی روزای خوش نگرداینجا به قدر یک سر سوزن امید نیست
به نام خداوند مردان پاک
بود آفریننده ی آب و خاک
خدایی که جز او خدایی نیست
بگو آفریننده جز او کیست؟
خدایا گناهانانمان را ببخش
که این بی حواسیمان را ببخش
تو پوشنده و من پر از عیبها
از عنایات تو من بُوَم زیبا
سلام 
در این وبلاگ ان شا ءالله قرار است با زندگی دلاورمردانی زندگی کنیم که زندگی را فدای دینشان کردند و زندگی ابدی را در شادی و اطمینان از رستگاری بدست آوردند
این دلاورمردان شهدا هستند
علی الخصوص شهید رسول خلیلی رفیق جینگ ما
و دوبیتی در وصف
بر من ببخش این سکوتم را. اگرچه مرده باشی یا ک زنده اما جنازه وار، افتاده در کنجِ تاریکِ دست نیافتنی ـت و بی صدا بقا می کنی و بر جهان دورت هیچ از خود اثر نمی گذاری. بر من ببخش اگر این بار بی تفاوتم. ک دنبالت نمی گردم، نامت را توی صورت آدم ها فریاد نمی زنم. ببخش اگر فکر می کنی، آن چنان با هم غریبه ایم ک دیگر تحریک نمی شوم. باید بدانی ک من پیش تر، برای شنیدنِ کوچک ترین نجوا از جانبت، از تمامِ وجود و احساسم و هر آنچه ک می شود آن را کلمه کرد، پیش تر به تو گ
بر من ببخش این سکوتم را. اگرچه مرده باشی یا ک زنده اما جنازه وار، افتاده در کنجِ تاریکِ دست نیافتنی ـت و بی صدا بقا می کنی و بر جهان دورت هیچ از خود اثر نمی گذاری. بر من ببخش اگر این بار بی تفاوتم. ک دنبالت نمی گردم، نامت را توی صورت آدم ها فریاد نمی زنم. ببخش اگر فکر می کنی، آن چنان با هم غریبه ایم ک دیگر تحریک نمی شوم. باید بدانی ک من پیش تر، برای شنیدنِ کوچک ترین نجوا از جانبت، از تمامِ وجود و احساسم و هر آنچه ک می شود آن را کلمه کرد، پیش تر به تو گ
ضد آفتاب فتودرم مکس spf 50 شمعدانی
 
تمام تلاشمون رو کردیم تا این ضد افتاب بسیار با کیفیت تراز ضدافتابهای معتبر موجود دربازار باشه
مناسب ترین ضد افتاب در کنار محصولات زیبایی شمعدانی(پک های 8 کاره و10 کاره-روبینا سیلور و روبیناگلد)
هدف ما از ابتدای این بییزنس فقط رضایت مشتری بوده و بس
 
جهت ارتباط با ما و یا مشاوره نیز میتوانید با شماره:
09198408546 در شبکه های اجتماعی در ارتباط باشید.
ضد آفتاب فتودرم مکس spf 50 شمعدانی
 
تمام تلاشمون رو کردیم تا این ضد افتاب بسیار با کیفیت تراز ضدافتابهای معتبر موجود دربازار باشه
مناسب ترین ضد افتاب در کنار محصولات زیبایی شمعدانی(پک های 8 کاره و10 کاره-روبینا سیلور و روبیناگلد)
هدف ما از ابتدای این بییزنس فقط رضایت مشتری بوده و بس
 
جهت ارتباط با ما و یا مشاوره نیز میتوانید با شماره:
09198408546 در شبکه های اجتماعی در ارتباط باشید.
 
رمان به رنگ پاییز
دانلود رمان به رنگ پاییز اثر نگین عظیمی فشی با فرمت های pdf ، اندروید، آیفون و جاوا با ویرایش جدید و لینک مستقیم
درون زندگی هر آدمی رخدادی شکل میگیرد که پذیرشش خیلی دشوار است، زندگی رسم گردون و بگرده و دختر ماجرای ما به رسم قدیمی سرنوشت و روزگار میگردد ، دخترک داستان به رنگ پاییز ما باید خیلی سختی ها را تحمل کند تا پیروز شود …
خلاصه رمان به رنگ پاییز
من را ببخش تابستان ... به این گرمای دلچسبت دل ندادمو به سرعت از روز های داغت گ
هوالمحبوب
محبوب ازلی و ابدی سلام.
امروز مرا ببخش، بیشتر از دیروز و هر روز دیگری، برای تند‌زبانی‌هایم، برای دل شکستن‌هایم، برای بی‌پروایی‌هایم، برای دروغ‌هایی که گفته‌ام، برای تمام منم‌منم کردن‌هایم، برای تمام لحظاتی که ناخواسته دلی را رنجاندم، برای تمام نه‌های ریز و درشتی که گفته‌ام. مرا ببخش و بیامرز.امروز بیشتر از هر روزی به بخششت محتاجم. حتی تمام کسانی را که مرا رنجانده‌اند را نیز ببخش، حتی تمام کسانی را که آزارم داده‌اند را،
هوای دلت که میگیرد ، در انتظار دستی مینشینی که بیاید برای به آغوش کشیدنت
غافل ازینکه... این روزها... هر دستی که به سمتت روانه میشود...
برای محکوم کردن توست... برای نشان دادن تنهایی ات به این جهان...
با دستهایشان تورا نشانه میگیرند... و نشانت میدهند که هرآنچه بافته ای، خیالی بیش نیست...
.
انتظار نداشته باش وقتی عصبانیتت داره دفتر احساستو خط خطی میکنه، یه جفت دست... آروم و بی صدا... فقط و فقط برای آروم کردن تو از آسمون برسه...
.
حواست باشد... دلدادگی تاوان دا
بهترین کرم های ضد افتاب :
خلاصهاگر پوست حساسی دارید ، احتمالاً از این گیرنده آگاه هستید:
پوست شما از پرتوهای UV خورشید تحریک می شود ، اما بسیاری از کرم های ضد آفتاب پوست شما را نیز تحریک می کنند.
برخی از افراد با پوست بسیار حساس ممکن است متوجه شوند که به ضد آفتاب حساسیت دارند ، اگرچه این معمولاً واکنشی است به ترکیباتی که در ضد آفتاب های شیمیایی یافت می شود.
مسدود کننده های اشعه ماوراء بنفش UV که در بسیاری از کرم های ضد آفتاب موجود است می توانند بر
رمان به رنگ پاییز
دانلود رمان به رنگ پاییز اثر نگین عظیمی فشی با فرمت های pdf ، اندروید، آیفون و جاوا با ویرایش جدید و لینک مستقیم
درون زندگی هر آدمی رخدادی شکل میگیرد که پذیرشش خیلی دشوار است، زندگی رسم گردون و بگرده و دختر ماجرای ما به رسم قدیمی سرنوشت و روزگار میگردد ، دخترک داستان به رنگ پاییز ما باید خیلی سختی ها را تحمل کند تا پیروز شود …
خلاصه رمان به رنگ پاییز
من را ببخش تابستان ... به این گرمای دلچسبت دل ندادمو به سرعت از روز های داغت گ
+من آدم کینه ای نبودم.همیشه سعی کردم ببخشم.هرچند هیچ وقت هم از یادم نمیره برخوردایی که با من شده بود رو.
و هیچ وقت هم عذرخواهی نکردند هیچ کدموشون که شاید امیدی ه بخشیده شدن باشه.
شب نوزدهم شب قدر موقع دعاهام به خدا گفتم نمیبخشم دختره رو .تهمت بزرگی بود خیلی بزرگ و سنگین
امشب هم میگم شب آخر هم میگم.همیشه میگم.
+ سه ماه پیش یه حرکت بچگانه انجام دادم و دوستمو ناراحت کردم.ولی ازش عذرخواهی کردم و دلایلم برای اون کار هم براش توضیح دادم.
ولی نخواست قبول
دیشب با هفت نفر از دوستان یک دورهمی خودمانی داشتیم. اگر خستگی ناشی از به تنهایی تمیز کردن یک خانه و سرخ کردن 35 کوکو زیر برق افتاب ساعت سه بعد از ظهر را نادیده بگیریم، بله به من هم بسیار خوش گذشت. اگر گلی مدام حرف‌های آزاردهنده نمی‌زد بهتر بود ولی خب. ما همیشه در بهترین وضعیت ممکن قرار نداریم.
۱. Bonding time [ - دوس دارم چون برا توئه ♥] [+ یه آبانی پررو:دی - مث باباش:دی]
۲. یادم نیست چه خوابی دیدم ولی حس خیلی خوبی داشتم وقتی بیدار شدم
۳. تخمه کدو و افتاب گردون + سیب زمینی تنوری با قارچ و پنیر پیتزا + ماکارونی خوشمزه با لیموی تازه و ته دیگ سیب زمینی
سلام دوستان
اول عذر می خوام بابت این نبودن
ولی باید بگم الانم دوباره می رم تا دوهفته ی دیگه یه امتحان مهم و سخت دارم اخه
اومدم یه سری بزنم بهتون که اونم واقعه ی امروز باعثش شد
عذر خواهی می کنم بابت نیمه رها کردن رمان که ۱۵ قسمتی ازش باقی مونده فکر کنم که برگشتم می گذارم
در ضمن بعدشم یه رمان دیگه رو می گذارم که ایده اش هست اما هنوز نوشتنش رو چندان کلید نزدم
 
اما واقعه:
 تو حیاط دانشکده قدم می زدم و درس می خوندم که دوستام اومدن و رسیدیم به هم کلی ا
دیروز صبح به اتفاق خاله ها و دایی هام رفتیم گردش بهارانه. از اون گردش های کوه و صحرایی که امسال با توجه به شیوع کرونا و مناسب نبودن آب و هوا خیلی دیرتر از هر سال رفتیم. همه جا سبز و قشنگ بود اما نه به تازگی و طراوت همیشگیش. اون محلی که قرار گذاشته بودیم بریم رو سالهای قبل هم رفته بودیم. دفعه اول که رفتیم کنار رودخونه درخت بود و جای باصفایی برای نشستن. پارسال که رفتیم خیلی از درخت ها رو بریده بودن و یکی دوتا درخت مونده بود که زیر یکی از درخت ها نشست
رفته بودیم برای افتتاح حساب وام ازدواج، آقای بانک دار پرسید قبلا اینجا حسابی نداشته اید؟ گفتم : نه! فرم افتتاح حساب را داد دستم . پر کردم. تحویلش دادم.
اطلاعات را که وارد سیستم کرد گفت شما قبلا اینجا حساب داشتید! دوباره گفتم : نه! مطمئنم که نداشتم. 
گفت: سال فلان، از طرف مدرسه فلان! 
شوکه شدم! اسمِ مدرسه ابتدایی ام بود، یادم افتاد که آن سال برای همه بچه ها حساب باز کردند و یک کارت دادند دستشان. یادم نبود، اصلا! اصلا!
مامان آه کشید و گفت: امان از آن ر
یا ابصرالناظرین
میل دارم که بنویسم چقدر تو را وقتی دارم چیزی کم ندارم
میل دارم بنویسم چقدر دلم تو را این شبها صدا میزند
ببخش بر من اوقاتی را که به غفلت از تو میگذرد
ببخش شبهایی را که میتوانستم پای سجاده باشم و العفو بگویم ولی پای موبایل نشستم و به "یاالله" بسنده کردم...
نگذار حداقلی بمانم
نگذار این درد که بر پیکره ام افتاده هیچ گناهی را ازم پاک نکند. این خیلی بی انصافیست. من که باورش نمیکنم. میخواهم به رحمتت امیدوارتر باشم تا این حدیث که سندیت ا
ضد آفتاب فتودرم مکس spf 50 شمعدانی
تمام تلاشمون رو کردیم تا این ضد افتاب بسیار با کیفیت تراز ضدافتابهای معتبر موجود دربازار باشه
مناسب ترین ضد افتاب در کنار محصولات زیبایی شمعدانی(پک های 8 کاره و10 کاره-روبینا سیلور و روبیناگلد)
هدف ما از ابتدای این بییزنس فقط رضایت مشتری بوده و بس
جهت ارتباط با ما و یا مشاوره نیز میتوانید با شماره:
0910-8579707 در شبکه های اجتماعی در ارتباط باشید.
ضد آفتاب فتودرم مکس spf 50 شمعدانی
تمام تلاشمون رو کردیم تا این ضد افتاب بسیار با کیفیت تراز ضدافتابهای معتبر موجود دربازار باشه
مناسب ترین ضد افتاب در کنار محصولات زیبایی شمعدانی(پک های 8 کاره و10 کاره-روبینا سیلور و روبیناگلد)
هدف ما از ابتدای این بییزنس فقط رضایت مشتری بوده و بس
جهت ارتباط با ما و یا مشاوره نیز میتوانید با شماره:
0910-8579707 در شبکه های اجتماعی در ارتباط باشید.
مناجات با حضرت حق
 
یا رب مرا ز فضل تو بر مصطفی ببخش
یا رب مرا به پادشه لافتی ببخش
یا رب مرا به عصمت خیرالنسا ببخش
یا رب مرا به خون دل مجتبی ببخش
یا رب مرا به خسرو گلگون قبا ببخش
یا رب مرا به عابد بی اقربا ببخش
(یا رب مرا به حضرت زین العبا ببخش)

ادامه مطلب
مناجات با حضرت حق


 

یا رب مرا ز فضل تو بر مصطفی ببخش

یا رب مرا به پادشه لافتی ببخش

یا رب مرا به عصمت خیرالنسا ببخش

یا رب مرا به خون دل مجتبی ببخش

یا رب مرا به خسرو گلگون قبا ببخش

یا رب مرا به عابد بی اقربا ببخش
یا

یا رب مرا به حضرت زین العبا ببخش


ادامه مطلب
لطف تو یارب! ازل است و ابداین منم و این گنه بی‌عددروی سیه، بار خطا، فعل بد   نمی‌زنی به سینه‌ام دست رد    یا واحد یا احد یا صمدتشنـه لبم آب حیاتم بده    غرق گنـاهم حسناتم بدهاز کرم خویش نجاتم بده    اگرچه باشدگنهم بی‌عدد   یا واحد یا احد یا صمدبنده ولی بنـده شرمنده‌ام    رو سیه و زار و سرافکنده‌امباز به سوی تو پناهنده‌ام     ای همه عفو تو فراترزحد    یا واحد یا احد یا صمدآمده‌ام تا کـه قبولم کنی    وصل به اولاد رسولم کنیسائل زهرای
امروز میتونست یه روز قشنگ دیگه باشه. با افتاب بیجونی که از پنجره ها روی فرش میفته و صدای کلاغ ها روی چنارهای بی برگ، یه روز ساکن ساده ی دوست داشتنی.
ولی امروز پر از تنشه. لرزش مولکول های هوا حس میشه و قلب ها تند میزنن. چون ممکنه خیلی زود این روز ساکن به اتیش کشیده بشه و ما به خاطر تصمیم هایی که بقیه تو جاهای دیگه ی دنیا میگیرن بی گناه بسوزیم.
#من_از_جنگ_وحشت_دارم
نرگس جار همند سر نزنی
تیر هاکرده کوتری پر نزنی
ته ماه تتی سوئی آرزویی
دل پرچم کر س سر نزنی
 
کندی دره هوا دره
گندم تاش هوا سیو میا ره
 
افتاب سوخنک رنده کنه
سرمست گل لاله خنده کنه
ته سه اشکوفنه اوشمک گل
ته خنده گل متار زنده کنه
 
کندی دره هوا دره
گندم تاش هوا سیو میا ره
 
پربشب نشسته بودم لبه تخت...ساعت سه بود...خوابم نمیبرد از دل گرفتگی...
دیشب پیام داده بودن بچه ها...با کلی شکلک و خنده و ....
اروم سرمو گذاشتم روی بالش و چشمامو بستم...
نفهمیدم ساعت چند بود که خوابم برد...
من نمیتونم با کسی قهر باشم...نمیتونم دل چرکین باشم...
همه برفا و یخا اب میشن با اولین اشعه مهربونی...
تو رو خدا دیگه با من با بدجنسی و تلخ زبونی حرف نزن...حرف نزنین....
من میمیرم...من تحملشو ندارم...
وقتی مشکلاتم خیلی زیاد میشه یه چی یادم میفته... 
خیلی ازت دور شدم...
یاد هفت سال پیش افتادم... شبی که مشکلات خیلی بهم فشار اورد و اون کار احمقانه رو انجام دادم تگر لطف تو نبود الان تو برزخ بودم و پوستم کنده شده بود
نذار اون تصمیم احمقانه به مغزم خطور کنه 
من و بغل کن... 
کتاب قشنگت و تو دستم میگیرم و حرفات و میشنوم... 
تو هم حرفای من و میشنوی؟ اللهم اغفرلی الذنوب التی تحبس الدعا
تحبس الدعا شدم... 
خودت میدونی پوستم کنده شد تا پیدات کنم تا عاشقت بشم تا
چه زیباست  رویش جوانه ها ی سر براورده از یخهای زمستان ...
چه زیباست خرمی دشت و دمن و چه دلچسب است گرمای افتاب اردیبهشت ...
چه باطراوت است  باران بهار   که می شوید صورت های اشک الود  از جفای سرما  و می زداید  غصه از دلهای   اکنده از غم انتظار بهاران را ...
چه زیباست بازگشت پرتدها ی مهاجر  و  رقص سنجاقکها و بازیگوشی سنجابهای  بیشه زار ...
و چه زیباتر که میلادت  فرخندگی و میمنت این  همه موهبت را دوچندان می کتد ...
میلادت مبارک ...
                                        به نام خدا
سلام                              
پیشنهاد می کنم خدایا ببخش محمود کریمی را گوش دهید .
متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد. توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشد با این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد.
دیروز این متن رو توی کانال سوته دلان خوندم و من رو به فکر فرو برد...
امروز صبح که داشتم با طاها سر مشق نوشتن بحث میکردم یهو یاد این متن افتادم...
اولش گفتم واقعا این موضوع اهمیت داره که من دارم بخاطرش طاها رو ناراحت می کنم؟
بعد گفتم اصلا چی توی این دنیا ارزش این رو داره که بخاطرش بحث کرد...
بعد کم کم به این نتیجه رسیدم که من هنوز به لطافت نرسیدم و باید هرجور شده این لطافتی که آیت الله فاطمی نیا گفتند رو توی خودم ایجاد کنم...
پس خودم رو آروم کردم ،یهو
امروز روز خوبی نبود.راستش را بخواهی خوب بود اما تا بعد از ظهر... درست زمانی که احساس کردم از من دلگیر شدی دنیا برایم جهنم شد.به قول شاعر:من همانم که تو دلگیر شوی می میرد...گلی آقای مهربانم،عزیز تر از جانم،پاک کن غم های درون سینه ات را از من...گلی خانم رو ببخش
 زراره گوید شنیدم امام صادق ع میفرمود همانا برای حضرت قایمپیش از انکه ظهور کند غیبتی است  عرضکردم برای چه فرمود زیرا او میترسد و بادست اشاره بشکمش فرمود یعنی از کشته شدن میترسد  محمدبن مسلم گوید شنیدم امام صادق ع میفرمود اگر خبر غیبت صاحب الامر بشما رسید منکر ان نشوید مفضل بن عمر گوید خدمت امام صادق ع بودم  در اتاق مردم دبگری هم نزدش بودند که من گمان کردم وی سخنش با دبگری است امام فرمود همانا بخداکه صاحب الامر از میان شما پنهان شود و گمنام گ
بسم الله الرحمن الرحیم
یک نفر بازبان و رفتارش بر دلم زخم میزند آنقدر دلم میشکند که چند دقیقه بی اختیار اشک میریزم هرچه سعی میکنم جلو این اشک های مزخرف(که حالم اخیرا ازاین جنس اشک ها بهم میخورد) راکه باعث سردرد با زبان روزه میشود بگیرم،نمیشود
در دلم حس بدآمدن و دوست نداشتن آن شخص ایجاد میشود دلم میخواهدمثل سابق به خدا بگویم ببین ببین نمیذارن بندگی کنم ببین حالِ خوشمو ازم میگیرن...
(دختر بی بی سابق در این موارد هی حرص میخورد و در خودش میریزدبرا
اول بهارا فصل کشت و کارا، درشومبه روهارا، بمیره ننا
ته بابا تینارا بلاره ننا
قشنگ ته نوما، ته نوم ننه گوما، ملک مازرونا بمیره ننا
ملک مازرونا بلاره ددا
قاسم مه جوونا، خون دار مهمونا، بمیره خاتونا بلاره ددا
قصه چاشت و شوما بمیره ننا
افتاب شونه مارا، ستاره شمارا، ندارمه قرارا بمیره ننا
گله نوم بهارا، بلاره ددا
سلام نفسم:)
ببخش مامان جونم یه مدت نبودم چون یهو خیلی سرم شلوغ شد، خیلی چیزا توی این مدت ریخت بهم، خیلی چیزا درست شد، خیلی چیزا خراب شد،خیلی چیزا ساخته شد،خیلی سعی کردم بیام و حتی شده چند کلمه برات بنویسم ولی واقعا نشد.
امروز، به عبارتی دیروز تو هفت ماهگی رو پشت سر گذاشتی و وارد هشت ماهگی شدی:))
روزا کلی باهات کلنجار میرم که سرلاک و حریره بادوم و سوپ بخوری ولی اصلا .نمیخوری:| بعدا اگه یادت بود دلیلش و بهم بگو از بین تمام آزمون و خطاهام فعلا فهمید
دلم میخواد کربلایی بشم ...
اگه بهم بگن همه دارو ندارتو ببخش
از همه ارزو های بزرگت دست بکش ولی کربلایی میشی قبول میکنم...
حتی اگه بگن  ب هیچ کدوم ارزوهات نمیرسی ولی کربلایی میشی... 
هیچی دیگه نمیخوام... 
کربلا_مشهد _ قلبِ زندگی من_ حسین جانم_رضا جانم 
پوست، بدن را در برابر انواع اشعه ها محافظت می نماید، پس یکی از مهمترین عضو ها می باشد. اگرچه پوست بسیار مقاوم است، اما در برابر حذف مو های زائد با لیزر در کلینیک لیزر موهای زائد  نیاز به مراقبت ویژه ای دارد.
 

قبل از انجام لیزر بهتر است که از پماد های ضد افتاب استفاده شود چون پوست بعداز لیزر بسیار اسیب پذیر تر از قبل می شود.
ابعداز لیزر کردن به مدت ۲۴تا۴۸ساعت از استحمام و یا شنا کردن خود داری شود.
چنانچه فرد از انتی بیوتیک استفاده می کند باید د
دختر جوانی از مکزیک برای یک ماموریت اداری چند ماهه به آرژانتین منتقل شد. پس از دو ماه، نامه ای از نامزد مکزیکی خود دریافت می کند به این مضمون: لورای عزیز، متأسفانه دیگر نمی توانم به این رابطه از راه دور ادامه بدهم و باید بگویم که در این مدت ده بار به تو خیانت کرده ام و می دانم که نه تو و نه من شایسته این وضع نیستیم. مرا ببخش و عکسی که به تو داده بودم برایم پس بفرست. با عشق: روبرت دختر جوان، رنجیـده خاطر از رفتار و بی وفایی مرد، در جواب، از همه همکا
 
مرا ببخش اگر روزگار یادم داد
میان عقل و دلم، عشق را فدا بکنم
مرا ببخش اگر زندگی مجابم کرد
فقط به خاطره ای از تو اکتفا بکنم
 
مرا ببخش اگر بیش از این نمی خواهم
تو را کنار خودم بی سبب نگه دارم
قبول هرچه بخواهی، فقط نخواه از من
تو را به دست خودم، بیش از این بیازارم
 
دوباره بغض نکن، در توان چشمت هست
به یک اشاره به زانو درآوری من را
از آهنم من و افسوس خوب می دانی
به مهلکانه ترین شیوه ذوب آهن را
 
در انتظار چه هستی باغبان کوچک من؟
درخت مرده و گ
چهارساعت و نیم...
و هیچ چیز مرا به اندازه ان نیم ساعتی که خودم را مجبور کردم لذت بخش نبود
 مطمئنم فردا روز بهتری است
قول میدهم که باشد
۴۷ روز مانده به جشن پیروزی...
طاقت بیار
بجنگ
دیر نیست
هر روز بهتر میشوم تا بشود
فقط به خودت و بیست خرداد فکر کن و دیگر هیچ چیز برایت مهم نباشد
من میتوانم
خدایا ناامیدم نکن 
ببخش
بپذیرم
محرم های پیش بیشتر حواسم بود، از روزها قبل از آمدنش، حواسم بود به دیدنی ها، شنیدنی ها، خواندنی ها، خوردنی ها. 
صبح که خبر رفتن مهدی شادمانی را شنیدم و رفتم متن هایش را خواندم نشستم و به حال خودم زار زدم، چقدر خدا دوستش داشت که انقدر طیب و طاهر شده بردش پیش خودش، چقدر نگاهش وسیع شده بود و چه خوب موقعی خودش را رساند به کاروان کسی که عاشقش بود.
به خودم آمدم و دیدم امسال یکدفعه چشم باز کرده ام و دیدم محرم شده، تا همین یک هفته قبلش اصلا از خودم راضی ن
تو دستگیر شو ای خضر پی خجسته که من
پیاده میروم و همرهان سوارانند...
 
همه یا رفتند یا دارند میرند.
فقط من موندم و چند نفر دیگه..
حس جاموندن خیییلی حس بدیه.
حسرت خوردن...
حسرت و افسوس اون دنیا چندییییین برابره.
 
* الهی بحق حسین و آبروی حسین ما را ببخش و پای حرکت بهمون بده.
 
تمام هم و غمم این بود که به آنجا برسم
تا آسوده شوم
اما الآن که با صد ضرب و زور راضی شده ام که اینجا جای آسایش است آسوده خاطر نیستم
آشفته و خسته ام از خواب
 
- متن تصویر .... آرزو بر جوانان عیب نیست
- ای ناشناسی که نظرت برای شعر عمو شبلی را حذف کردم ببخش حقت بود خیلی لحنت خوب نبود
 
روزی یکی از دوستان بهلول گفت: ای بهلول! من اگر انگور بخورم، آیا حرام است؟ بهلول گفت: نه! پرسید: اگر بعد از خوردن انگور در زیر آفتاب دراز بکشم، آیا حرام است؟ بهلول گفت: نه! پرسید: پس چگونه است که اگر انگور را در خمره ای بگذاریم و آن را زیر نور آفتاب قرار دهیم و بعد از مدتی آن را بنوشیم حرام می شود؟….
ادامه در لینک زیر:
کلیک کنید
میدونی چیه خدا؟ من مطمعنم روزای قشنگی در انتظارمه،مطمعنم یه کاری برام میکنی، من به بزرگی و مهربونیت ایمان دارم و با تموم وجودم بهت اعتماد دارم :)الان آرومم، دلم قرصه، میخوام دوباره یه سری تغییرات کوچیک داشته باشم، میخوام شروع کنم و قدم اول رو بردارم، دیگه نگران نیستم، دیگه نمیترسم :) و به اندازه ی همون روزی که قراره آرزوهام اتفاق بیوفتند، خوشحالم و آروم!
تو بارها بهم ثابت کردی چه تکیه گاه خوب و امنی هستی، بارها نشون دادی چقدر هوامو داری، نمی
   به مامان بچه گفتم این پماد رو روزی سه بار بزن روی زخم صورتش. کارم که تموم شد مامانه گفت خانم دکتر میشه بهش بگین نره توی افتاب؟ منم گفتم نباید بری عزیزم نگاه چقدر سوختی اینطوری جای زخمت بیشتر می مونه! بچه اصرار که نسوختم. منم که کوتاه نمیام اصلا، استین تی شرتش رو میزنم بالا که مثلا سفیدی شونه و بازو اش رو نشونش بدم، منتهی سرکنگبین بدون اطلاع قبلی، صفرا فزود و میبینم بازو و شونه و کلا همه جاش سبزه ی سیر بود. اوپس.
تو برام بهترین رفیق بودی و هستی 
ازت خیلی چیزا یاد گرفتم
دلم میخواد بدونی که چقدر بدهکارتم 
که چقدر حتی وقتایی که هستی دلم برات تنگ میشه!
چقدر ...
مرسی رفیق! از اینکه هستی ممنون! هرچند ی روز ترکت میکنم! ببخش که با ترک کردنم تو خاک میشی...
ا ین ابرها را
من در قاب پنچره نگذاشته‌ام
که بردارم
اگر آفتاب نمی‌تابد
تقصیر من نیست
با این همه شرمنده‌ی توام
خانه‌ام
در مرز خواب و بیداری‌ست
زیر پلک کابوس‌ها
مرا ببخش اگر دوست‌ات دارم
و کاری از دستم بر‌نمی آید
رسول یونان
 
هیچ عزیزم سلاماز حال من اگر بپرسی باید بگویم که خیلی بهترم. البته ضعف و گاه درد ناشی از ضعف هنوز هم می‌آید تا به این زودیها غفلت مرا در خود فرونبرد. روزهایی هم بود که ضعف و بی‌رمقی چنان تنگ در آغوشم می‌فشرد که جانی حتی برای فشردن دکمه‌های صفحه کلید لبتابم نداشتم؛ یا حتی ناتوان‌تر از آن بودم که موبایلم را از جایش بلند کنم. بعد به خود می‌گفتم: «یا ایها الانسان ما غرک بربک الکریم». می‌بینی چه ترکیب قشنگی دارد آیه؟ من اصلا وازۀ «رب» را جور دی
یادم رفته بود که افتاب ساعت 11 و 12 که خودشو از پنجره تا وسط های فرش میکشونه، چه ارامشی داره. یادم رفته بود که صدای دمپایی های مخصوص مامان تو اشپرخونه، چه ارامشی داره. اره، خونه همین شکلیه. خونه باید همین شکلی باشه. از تموم اون سرعت دیوانه وار همه چیز، فرار کردم و اومدم تو نقطه امنم. همون مبل همیشگی، همون کوسن همیشگی و اره همون بهترین ادم های دنیا. 
نمیدونم دقیقاً چه تاریخی بود اما فکر میکنم فصل پاییز بود. یکی از دوستان که اگر اسم بیارم یحتمل میشناسید حالشون رو به راه نبود ... با هم صحبت میکردیم در تلگرام ... میگفت امید من فقط به مرگ علت رو نمیگفت فقط میگفت امید من مرگ ... 
من نمیخوام این حرفو بزنم اما خیلی درکش میکنم ... چون  درحال حاضر امید من هم فقط مرگ 
آدم ها با مرگ از بین نمیرن فقط از این دنیا به دنیای دیگه میرند... پس  خیلیم سخت نباید باشه :)
این متن قشنگ کمی آرامش میده ❤️❤️❤️
آیا هنوز هم نیاموختی ؟!
که اگر همه ی عالم
قصد ضرر رساندن به تو را داشته باشند و خدا نخواهد ،
" نمی توانند " 
پس
به " تدبیرش " اعتماد کن
به "  حکمتش " دل بسپار
به او " توکل " کن
و به سمت او ”قدمی بردار : سکوت گورستان رامیشنوى؟
دنیا ارزش دل شکستن را ندارد ...
 میرسد روزی که هرگز در دسترس نخواهیم بود ...!
ﺑ ﺧﺎﻝ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﻫﺎﺖ
ﺑ ﺧﺎﻝ غصه ﻫﺎﺖ
ﺑ ﺧﺎﻝ ﻫﺮ ﻪ ﻪ ﺧﺎﻟﺖ  ﺭﺍ ﻧﺎﺁﺭﺍﻡ ﻣﻨﺪ
ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﻮ ﺑﺒﻨﻢ
ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻧﻔ
بعضی وقتا فکر میکنم به اینکه میشه چند سال دیگه بشینم کنار یکی که فکر میکنه ته خطه و آخر دنیاست و دستاشو بگیرم بهش بگم:" عزیز جان گرفتاری من از این روز های تو بیشتر بود ولی غصه نخور همه چیز درست میشه فقط توکل کن و صبر داشته باش " یا قراره همه چیز همینجوری بمونه یا بدتر شه ...این روزا پر از تلاطمه برام ... ح دستش خالیه و کلی هزینه داره پیش روش ...تو شغلش به مشکل برخورده و هر چی تلاش میکنه برای بهبود وضعیت تغییری حاصل نمیشه ...
خودم سال سختی رو گذروندم ... ر
ولیعهد به سمت سوریا رفت و دستش را زیر سر او گذاشت و صدایش کرد اما سوریا از هوش رفته بود و چیزی را نمی شنید.ولیعهد خدمه را فراخواند و سوریا را به اتاقی بردند تا طبیب برای معاینه او بیاید. قبل از اینکه طبیب برای معاینه سوریا بیاید ولیعهد در اتاق از سوریا مراقبت می کردند و این توجه همه را جلب کرده بود؛طبیب وارد اتاق سوریا شد و ادای احترام به ولیعهد کرد و گفت:"سرورم اجازه میدهین . . .". _البته،بفرمایید. طبیب نبض سوریا را گرفت و پس از چندثانیه گفت:"چیز خ
دیگه حیا رو گذاشتم کنار.
مستقیم و غیر مستقیم اشاره می کنم که میخوام زن بگیرم.
دیگه داره دیر میشه. 
شاید این ها به خودشون بیان.
عزیز میگه بگرد از اون گوشیت یکیو پیدا کن.
چه جوری میشه از این تو کسی رو پیدا کرد؟!
___________________________________________
آره.
مادربزرگ نمیدونه ولی خدا که میدونه.
اقرار می کنم که این راه رو رفتم.
آخرش هرچی باشه به یک ازدواج خوب ومنطقی منجر نمی شه.
وچیزی به جز دل شکستن تهش نیست.
خدایا منو ببخش...
«٨»رَبَّنا لا تُزِغْ‌ قُلُوبَنا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنا وَ هَبْ‌ لَنا مِنْ‌ لَدُنْکَ‌ رَحْمَةً‌ إِنَّکَ‌ أَنْتَ‌ الْوَهّابُ‌ (راسخان در علم مى‌گویند:)پروردگارا! پس ازآن‌که ما را هدایت کردى، دلهاى مارا به باطل مایل مگردان و از سوى خود مارا رحمتى ببخش.به راستى که تو خود بسیار بخشنده‌اى. پیام‌ها: ١-به علم و دانش خود مغرور نشویم و از خداوند
ادامه مطلب
دانلود آهنگ بی خبر از تو از حجت اشرف زاده
ترانه‌ی شیندنی با صدای خواننده حجت اشرف زاده بنام بی خبر از تو همراه با متن و لینک رایگان
مست و خراب عطر گیسوی توامآهنگسازی : محمد محتشمی / شاعر : امید صباغ نو و محمد محتشمی / تنظیم کننده : علی بیات
Exclusive Song: Hojjat AshrafZade – “Bi Khabar Az To” With Text And Direct Links In jazzmusic
متن آهنگ بی خبر از تو حجت اشرف زاده
بی خبرم از تو و من تاب ندارم بعد تو خود را به که باید بسپارماز دل من کم نشده مهر تو ماهم دلبر من غیر تو دل یار نخواهدمست
اجازه؟
دلتنگت بشوم یا نه؟
دلتنگت می‌شوم: دلتنگ تویی که در خاطراتم مانده است.
با خاطراتت میتوانم لبخند بزنم. میتوانم اشک بریزم.
اما به تو که میرسم، به امروز تو که میرسم، فقط قلبم فشرده میشود: از دردی که من کشیدم، از دردی که تو کشیدی.
وقتی به روزهایی فکر میکنم که من هم تو را عذاب داده ام، دلم میخواهد تمام اشتباهاتت را ببخشم. اما من را ببخش، نمیتوانم.
امروز هم نمیتوانم.
چشمِ کم‌سو یا بی‌سو، چشمِ کور و تاریک‌بین،
معلوم است چه حالی دارد. آدمی که چشم دارد اما نبیند، یا خیره به همه‌جا باشد جز
آن‌جایی که باید، این آدم، کور و تاریک‌بین است. اگر در میان گنج‌های روان هم
قرارش بدهی، هیچ نمی‌بیند جز رنج و موانعی که دست‌وپاگیرش هستند و نمی‌گذارند جلو
برود. نمی‌بیند چه دارد و کجا قرار گرفته و چه ثروت عظیمی دور و برش است و مدام می‌نالد
و بهانه می‌آورد.

مرا ببخش به‌خاطر این همه نابینایی که
بر خویش روا داشته و می‌د
«بسم الله الرّحمن الرّحیم»
راستش این است که گمان می‌کنم ضربه‌ای که این پدافند و خطای انسانی و بیش از همه، عملکرد مسئولین مربوطه در پاسخگویی، وارد کرد، امریکا با شهادت سردار سلیمانی وارد نکرد. برای آن 176 نفر و برای اعتماد و صبوری و پایمردی میلیون‌ها آدم ...
خطای انسانی، جان ارزشمند عزیزانی را گرفت. اما خطای دیگر، سخت‌تر و کاری‌تر نشست. خنجری از پشت بود گویا. جبهه‌ای را خلع سلاح کرد.
حتی نفس کشیدن سخت است.
خدایا ببخش ...
 
ممنون
لطف داری
کار من از دعا گذشته انگار
میدونی، ادم خیلی راحت تره اگه یه سری چیزا رو ندونه. 
حالا بدترش اینه بدونی و مجبور باشی سکوت کنی.. 
خیلی خستم. 
حس میکنم هیچکس نمیفهمتم. 
هرکی تو دنیا یه ظرفیتی داره که تا پر نشه نمیره. 
ظرف من خیلی وقته لبریز شده. 
باز شروع کردم. 
ببخش..
راستی
چی شد یادم افتاده بودی
 
 
انگارگم شدم توی فضا-زمان..
گیج و گمم. 
کاش دستی پیدا میشد منو از این سرگشتگی بیرون میکشید. 
کسی که حرفها و حسمو درک میکرد.. 
 

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها